مزایا و معایب شرکت‌های سرمایه گذاری خطر پذیر شرکتی یا CVC ها

    هر استارتاپی به سرمایه نیاز دارد و با وجود شرایط اقتصادی حال حاضر، روی آوردن به روش تأمین سرمایه استقراضی چندان به‌صرفه به نظر نمی‌آید. علاوه‌براین، سرمایه گذاران سنتی (مانند سرمایه گذاران خطر پذیر، شرکت‌های سرمایه گذاری خصوصی و…) که اغلب افق دید بلندمدتی دارند، معمولاً در شرایط ناپایدار با محافظه‌کاری بیشتری به سرمایه گذاری می‌پردازند. این مسئله موجب می‌شود کارآفرینان در شرایط اقتصادی نابهنجار به روش‌های تأمین مالی غیر سنتی روی بیاورند.

    یکی از منابع غیر سنتی تأمین مالی، «شرکای استراتژیک» هستند. برخی از شرکت‌های مطرح برای سرمایه گذاری تخصصی و استراتژیک صندوق سرمایه گذاری خطر پذیر شرکتی ویژه خود را تأسیس می‌کنند (مانند Intel Ventures و Google Ventures) و در سوی دیگر،‌ سازمان‌ها به صورت محدود و موردی در استارتاپ‌هایی که با اهداف استراتژیک آن‌ها هم‌خوانی دارند سرمایه گذاری می‌کنند. در هر صورت، ارتباط همزیستانه استارتاپ‌های توانمند با سازمان‌های صاحب نام می‌تواند برای هر دو طرف سودمند باشد، اما نمی‌توان از معایب و چالش‌های این گزینه چشم‌پوشی کرد.

    ·         مزایا

    • سرمایه گذاران استراتژیک CVC نسبت به سرمایه گذاران خصوصی و VC حساسیت کمتری به ارزش‌گذاری اولیه نشان می‌دهند. آن‌ها بیشتر به دنبال منافع استراتژیک بلندمدت هستند و بازگشت سرمایه برای آنان در درجه دوم اهمیت قرار دارد. به همین دلیل اغلب سقف ارزش مورد قبول سرمایه گذاران CVC بالاتر از سرمایه گذاران سنتی است.
    • سرمایه گذاران CVC در میان سایر سرمایه گذاران نیز رقابت ایجاد می‌کنند. یکی از چالش‌های اصلی جذب سرمایه، ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاران است. در شرایطی که رقابت وجود نداشته باشد،‌ سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند پول خود را در جیب خود نگه دارند. اما هرچقدر بیشتر از توانایی یک استارتاپ برای رسیدن به اهداف خود اطلاع داشته باشند،‌ با ریسک کمتری روبه‌رو می‌شوند. یک سرمایه گذار خطر پذیر شرکتی می‌تواند علاوه بر تأمین مستقیم سرمایه، توجه سایر سرمایه گذاران را نیز جلب کند.
    • از آنجایی که بازگشت سرمایه هدف جانبی سرمایه گذاران خطر پذیر شرکتی است، آن‌ها اغلب سرمایه گذاران منفعلی هستند. هدف اکثر سازمان‌ها از سرمایه گذاری در شرکت‌های کوچک‌تر،‌ سهیم شدن در بازار جدیدی است که خارج از توانایی‌های استراتژیک آن‌ها است.
    • یکی از مزایای مهم سرمایه گذاری خطر پذیر شرکتی،‌ تأمین مالی غیرسرمایه‌ای است. استارتاپ‌ها در صورت همکاری با شرکت‌های CVC از مزایایی همچون هزینه تبلیغات مشترک، هزینه‌های مهندسی، جوازهای فناوری، کانال‌های بازاریابی مشترک با شرکت اصلی و خدمات دیگر نیز بهره‌مند می‌شوند.
    • سرمایه گذاران استراتژیک به دنبال موفقیت استارتاپ‌های تحت پشتیبانی خود هستند و می‌توانند متحدان قدرتمندی باشند. در صورت به وجود آمدن رقابت سنگین توسط یک شرکت دیگر، پشتیبانی یک شرکت صاحب نام و اصیل می‌تواند استارتاپ را از مهلکه نجات دهد.
    • مشارکت استراتژیک شرکت‌های CVC با شرکت‌های کوچک نوپا مقبولیت آن‌ها را در بازار افزایش می‌دهد. استارتاپ‌ها با جلب توجه، زمان و سرمایه شرکت‌های مطرح می‌توانند اعتبار خود در میان شرکای احتمالی و مشتریان را افزایش دهند.
    خواندن
    گزارش میزان استفاده از فرصت اعتبار (معافیت) مالیاتی

    ·         معایب

    • سرمایه گذاران خطر پذیر شرکتی می‌توانند فشار زیادی را به تیم شما وارد کنند. یکی از مهم‌ترین جنبه‌های یک قرارداد سرمایه گذاری خطر پذیر،‌ توصیف دقیق شرح کار (Statement of Work) است. در صورتی که سرمایه گذار از شما بخواهد بیش از منابع ذکرشده در شرح کار استفاده کنید، بهتر است اجازه مخالفت داشته باشید.
    • وجود قراردادهای دوطرفه میان سرمایه گذار و استارتاپ، شرکت سرمایه گذاری شده را ملزم می‌کند کالاها یا خدمات مشخصی را از شرکت سرمایه گذار خریداری کنند. در این صورت بخشی از سرمایه گذاری صورت گرفته به خود سرمایه گذار بازمی‌گردد.
    • سرمایه گذاران خطر پذیر شرکتی به ندرت نقش «سرمایه گذار اولیه» را ایفا می‌کنند. اگرچه وجود یک سرمایه گذار استراتژیک می‌تواند سایر سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری ترغیب کند، اما آن‌ها به ندرت «آغازکننده» سرمایه گذاری هستند. در عوض، سرمایه گذاران CVC معمولاً پس از تحقیق و بررسی یک سرمایه گذار حرفه‌ای دیگر اقدام به سرمایه گذاری می‌کنند. البته سازمان‌هایی که از یک تیم داخلی سرمایه گذاری خطر پذیر برخوردارند از این قاعده مستثنی هستند.
    • سرمایه گذاران CVC ممکن است اختیارات خروج از معامله را کاهش دهند. آن‌ها می‌توانند با درخواست «حق تقدم در رد یا قبول» آزادی عمل شرکت‌ها در خروج از معامله را تحت تأثیر قرار دهند.
    • از دید بازار،‌ ممکن است بهره‌مندی یک استارتاپ از یک سرمایه گذار استراتژیک نشانه عدم استقلال آن باشد. بسته به خصوصیات بازار موردنظر و نوع ارتباط استارتاپ با سرمایه گذار خطر پذیر شرکتی یا CVC، مشتریان و سایر سرمایه گذاران ممکن است مشارکت با یک شرکت CVC را به منزله عدم وجود آزادی عمل در آن استارتاپ بدانند.
    • اطلاعاتی که یک سرمایه گذار خطر پذیر شرکتی طی فرایند صلاحیت سنجی یک استارتاپ دریافت می‌کند به آن شرکت مزیت رقابتی می‌دهد. اگر یک سرمایه گذار احتمالی پس از اعتبارسنجی یک شرکت از سرمایه گذاری در آن امتناع کند، می‌تواند از اطلاعاتی که از شرکت به دست آورده برای رقابت با آن استفاده کند.
    •  منبع
    خواندن
    گزارش سرمایه‌گذاری در منطقه MENA سال ۲۰۲۴

    به نقل از شنبه مگ

    Share.

    مشاور تامین مالی و صندوق های سرمایه گذاری خطر پذیر شرکتی cvc مدیر سابق دبیرخانه صندوق های پژوهش و فناوری

    لغو پاسخ